یکی از روش ها برای پیش بینی قیمت در بازارها استفاده از ارزیابی سهام،بررسی سابقه و تشخیص موقعیتهای مناسب، بر اساس مطالعه و بررسی تاریخچه قیمت ،آمار و ارقام و محاسبات ریاضی است.
قدمت این روش به سه قرن میرسد این نوع تحلیل در بازار بورس اوراق بهادار، بازار ارز دیجیتال ، فارکس و نیز بازارهای بورس کالا مورد استفاده قرار میگیرد.
یکی از تحلیل های متدوال و پرکاربرد به منظور فعالیت در بازار های مالی، تحلیل تکنیکال است.
در این تحلیل، تمرکز اصلی بر روی نمودارها و اطلاعات مرتبط ازجمله قیمت، حجم و همچنین، تکنیکها و ابزارهای مختلف، وضعیت کلی بازار و سهام مختلف بررسی و رفتار و قیمت آن در آینده را پیشبینی میکند.
به زبانی دیگر این علم تحلیل با بررسی نمودار قیمت و زمان در گذشته، اطلاعاتی را از نمودار استخراج میکند که احتمال رخ دادن آن در آینده نمودار نیز وجود داردو میتوان بهترین نقاط ورود و خرج از سهم را شناسایی میکند.
تحلیل تکنیکال معتقد است که همه چیز از جمله اصول بنیادی، فاکتورهای سیاسی، فاندامنتال، جغرافیایی و یا سایر فاکتورها در قیمت سهم مشخص است و درآن لحاظ شده است.
بنابراین تنها چیزی که برایش مهم است تحرکات قیمتی است که میزان عرضه و تقاضای بازار را نشان میدهد.
اگر عرضه از تقاضا بیشتر شد قیمتها کاهش مییابند وچنانچه تقاضا بیش ازعرضه باشد قیمتها افزایش خواهند یافت.
روند به معنای جهت حرکتی قیمتها است، برای مثال وقتی از روند صعودی صحبت میکنیم به حرکت افزایشی قیمتها اشاره داریم.
هدف از ترسیم نمودار قیمت و تحلیل تکنیکال شناسایی روند و پیش بینی جهت حرکت این روند است، این نظریه میگوید قیمتها بر اساس روندها حرکت می کنند و یا به عبارت دیگر قیمت ها دوست دارند که روند فعلی خود را حفظ کنند، به جای آنکه تغییر جهت بدهند.
درواقع به نوعی بیان دیگری از قانون اول نیوتن درباره حرکت است، قیمتها به روند فعلی خود را ادامه میدهند تا زمانی که عوامل بازدارنده حرکت، آنها را متوقف کند.
یکی از اصول دیگر در تحلیل تکنیکال، این است که تاریخ از لحاظ حرکت قیمت، تمایل به تکرارشدن دارد.
طبیعت و ذات تکراری حرکت قیمت، به روانشناسی بازار نسبت داده می شود، براساس روانشناسی بازار و احساساتی مانند ترس و هیجان، چرخه های قیمتی گذشته تکرار میشود.
در واقع با استفاده از نمودارها، احساسات را تحلیل میکنیم و متعاقب آن به تحلیل روند قیمتی نمودار سهام میپردازیم. به بیان دیگر، میبینیم که معامله گران در بازار تمایل دارند که در طول زمان واکنش یکسانی نسبت به نوسانات بازار ارائه دهند.
هرچند که بسیاری از این نمودارها، بیش از چند سال است که مورد استفاده قرار می گیرند، اما میبینیم که هنوز با اطلاعات امروزی مرتبط هستند چون آنها الگوهای حرکت قیمت را به گونه ای نشان می دهند که اغلب خودشان را تکرار می کنند و میتوانیم بگوییم آینده چیزی نیست جز تکرار گذشته
عدم قطعیت در همه موارد زندگی ما وجود دارد، بازار بورس و سایر بازار های مالی هم از آن دسته بازار هایی هستند که در آن عدم قطعیت وجود دارد و تمام تغییرات و اتفاقات و نواسانات را تنها میتواینم احتمال دهیم .
یکی از نکات اصلی در سرمایه گذاری ، توجه به عدم قطعیت در بازارهای مالی است،تحلیل بنیادی، الگوریتمها، الگوهای متفاوت و مدیریت سرمایه گذاری به ما کمک میکند تا با احتمال بیشتری به هدف مدنظر خود برسیم نه با قطعیت.
بزرگترین مزیت تحلیل تکنیکال تطبیق پذیری و تنوع بالای آن برای انواع معاملات در زمانهای مختلف میباشد،برای همین اصول تحلیل تکنیکال را میتوان در تمام بازارها به کار برد.
به بیان دیگر علم تکنیکال در تمام بازارها از بورس تهران تا بورس نیویورک و ارزهای دیجیتال کاربرد دارد
افرادی که با استفاده از الگوها ،گذشته نمودار سهام ،تحلیل و ارزیابی اطلاعات و بررسی روند قیمتی آن سهم دست به خرید یا فروش میزنند ،و معاملات خود را انجام میدهد تحلیلگر تکنیکالی میگویند
این افراد فقط تمرکزشان روی نمودار قیمت است و به شایعات ،وضعیت اقتصادی جامعه، شرایط سیاسی توجه ندارند و معتقدند که تمام عوامل تأثیر گذار ،در نمودار قیمت نهفته است
آنها با بررسی گذشته نمودار،الگو و .. بهترین نقاط ورود و خروج را شناسایی میکند
سطوح مختلفی در آموزش تحلیل تکنیکال آموزش داده می شود. مهمترین این سطوح شامل موارد زیر است:
به اشکالی از نمودار که انتظار داریم بعد از تشکیل شدن آنها، اتفاق مشابهی در بازار رخ میدهد و تحلیلگران تکنیکال آنها را بهعنوان الگویی پرتکرار پذیرفتهاند
تعداد زیادی از این الگوها وجود دارد که از معروفترین آنها میتوان به الگوسر و شانه،سقف دوقلو،کف دوقلو، پرچم، مثلث و مستطیل اشاره کرد.
در بیشتر موارد تغییر بین روندهای صعودی و نزولی اغلب با الگوهای قیمتی مشخص میشود.
به جهت کلی بازار یا نمودار قیمتی یک سهم روند میگوییم که از اتصال سقف ها (برای روند نزولی) و کف (برای روند صعودی) بدست می آید، بسیاری از تحلیلگران روند را به عنوان مسیر معاملات خود ترسیم میکنند.
روند صعودی مجموعه ای تغییرات قیمتی است که با اتصال سه کف قیمتی با یک خط به یکدیگر، بطوریکه در ازای هر کف یک سقف بالاتری داشته باشیم. بصورتی که کف و سقف دوم از کف سقف اولی بالاتر و کف و سقف سوم از کف و سقف دوم بالاتر است.
روند نزولی مجموعه ای از تغییرات قیمتی طوریکه بتوان سه سقف قیمتی را با یک خط به همدیگر متصل کرد. بطوریکه در ازای هر سقف، یک کف بالاتری داشته باشیم. بصورتیکه سقف و کف دوم از اولی بالاتر و کف و سقف سوم از سقف و کف دوم بالاتر است
روندها میتوانند خنثی، صعودی یا نزولی باشند.
روند صعودی در تحلیل تکنیکال
یکی از زیر مجموعه های اندیکاتورها، محسوب میشوندو ابزاری برای نمایانکردن نوسانات است،تحلیل اسیلاتورها کمک میکند تا پیشبینی که در خصوص تغییر روند قیمت در نقطهای انجام میگیرد، تائید یا رد شود.
معامله گران از این ابزار برای بررسی رفتار خریداران و فروشندگان و یافتن حجم بیش از اندازهای در کوتاه مدت، کمک میگیرند.
نوسانگرهای RSI، MACD و MFI از پرکاربردترین نوسانگرها هستند.
اسیلاتور در تحلیل تکنیکال
مجموعهای از نقاط که با استفاده از محاسبات ریاضی بر اساس قیمت و حجم گذشته یک سهم برای پیشبینی روند بازار آن تهیه میشود و تشکیل یک نمودار میدهند را اندیکاتور میگویند.
آنها را میتوانیم بر اساس ویژگیهای مشترک خود یعنی قیمت و حجم دستهبندی کرد.
اندیکاتور در تحلیل تکنیکال
به تعداد سهامی که در یک بازه زمانی مشخص، معمولاً در روز، معامله میشود، حجم میگویند، یکی از دلایل اهمیت اش در تحلیل تکنیکال ، تایید روندها و الگوها است
همچنین هر گونه حرکت قیمتی به سمت بالا یا پایین با حجم نسبتاً زیاد، قویتر تلقی میشود.
حجم در تحلیل تکنیکال
هنگامی که قیمت به نقطهای ارزانتر از ارزش واقعی خود برسد خریداران برای ورود هیجان بیشتری پیدا میکنند و فروشندگان تمایل کمتری برای فروش در همان قیمت خواهند داشت .در نتیجه تقاضا به اندازه کافی قوی می شود و از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری میکند که به آن حمایت میگویند
همچنین اگر قیمت به نقطهای گران تر از ارزش واقعی خود برسد فروشندگان برای خروج هیجان بیشتری پیدا میکنند و خریداران تمایل کمتری برای خرید در همان قیمت خواهند داشت ،در نتیجه عرضه به اندازه کافی قوی می شود و از کاهش افزایش قیمت جلوگیری میکند که به آن مقاومت میگویند
با افزایش تعداد برخوردها و افزایش مدت زمان تشکیل این نواحی، قدرت این سطوح افزایش می یابد.
سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
تکنیکال ریشه در طبیعت دارد،این موضوع در بررسی سری فیبوناچی و نمودارها، آشکار می شود که حتی در معاملات انسان ها نیز نظمی پنهان وجود دارد. این نظم موجود در معاملات نیز براساس همین نرخ طلایی است. بطوریکه در هر روند صعودی یا نزولی، امواجی مثبت یا منفی وجود دارد که این موج بعدی تا 1.618 برابر موج قبلی و یا سایر نسبت های فیبوناچی باشد.
یکی از ابزار فیبوناچی روی نمودار
پرکاربردترین روشهای معاملاتی ، تحلیل بنیادی و تکنیکال است . هر دوی این روشها برای جستجو، تحلیل، پیشبینی و انتخاب اوراق بهادار و سهام هستند. و مانند هر روش سرمایهگذاری دیگری حامیان و منتقدان خود را دارند.
تحلیل بنیادی روشی است که ارزش ذاتی سهام را ارزیابی میکند و دارای نگاه کلی از شرایط اقتصاد، صنایع، شرایط مالی و مدیریتی شرکتها است و همه موارد مالی شرکت از جمله دارایی ها، بدهی ها، درآمد و مخارج برای تحلیل بنیادی مهم است.
اما در تکنیکال تنها قیمت و حجم سهام برای ما مهم است، در این نوع پیدا کردن ارزش ذاتی سهام برای ما اهمیتی ندارد و به جای آن از نمودار سهام استفاده میشود تا با مشخص کردن الگوها و نمودار، رفتار سهم در آینده نشان داده شود.
یکی ار برتری های تحلیل تکنیکال نسبت به بنیادی، دادن نقطه های ورود و خروج ،حد ضرر و هدف به معامله گر است درصورتیکه در تحلیل بنیادی نقطه ورود و خروج مشخصی نداریم ،همچنین این تحلیل در همه ی تایم فریم های قابل استفاده است ولی تحلیل بنیادی معمولا فقط در بلند مدت قابل استفاده است
با توجه به مطالب ارایه شده ، میتوان نتیجهگیری کرد تحلیل تکنیکال میتواند یکی از کاربردیترین روشهای مورد استفاده برای ارزیابی وضعیت بازار و سهام باشد.
با توجه به وجود ابزارها و تکنیکهای مختلف موجود در این روش همه افراد میتوانند برای انتخاب گزینههای سرمایهگذاری خود از آن استفاده کنند و به پیشبینی روند قیمتها بپردازند . این نوع تحلیل قابلیت دارد تا در همه بازارهای موجود مانند بازار بورس، طلا، سکه و … به کار رود.
بنابراین همواره تاکید می شود، هیچ گاه سبد سرمایه گذاری خود را بلاتکلیف رها نکنید و سعی کنید وضعیت تک تک سهام های خود را درنظر داشته باشید .
همچنین بهتر است برای موفقیت در بازار های مالی علاوه بر دانش تکنیکال ،دانش بنیادی هم فرا بگیریم زیرا آن تحلیل هم به ما کمک می کند با ماهیت شرکت و روند سودسازی آن آشنا شویم و بدانیم سرمایه خودمان را در کجا سرمایه گذاری میکنیم.
دیدگاه ها